- جمعه ۱ بهمن ۹۵
- ۱۵:۲۹
از همان کودکی هم از ادم هایی که کارت ها را می اوردند متنفر بودم ، همیشه این ترس در وجودم بود که وقتی کسی در را می زند نکند کارت عروسی اورده باشد ، هیچ وقت دوست نداشتم به عروسی بروم ، اما مامان خانم همیشه من را به زور به عروسی ها می برد و من هم چیزی نمی توانستم بگویم ، الان هم که در دهه ی سوم زندگیم سپری می کنم باز هم نمی توانم روی حرف مامان خانم صحبت کنم ولی مطمئنا می توانم مریضی سختی بگیرم که من را از عروسی رفتن معاف کند!
سلام، خیلی خوب درباره مزاج ها میگید، میشه در مورد مزاج های ترکیبی دم بلغم هم بگید که چطورن