- دوشنبه ۱۳ آذر ۹۶
- ۲۲:۱۸
یادم نرفته روزی که با منطق رو به روی هر عاشق سینه چاکی می ایستادم و می گفتم برو پی زندگیت پسر ، عشق کشک است ، حالا همان عاشق های سینه چاک وقتی شرح حالم را می شنوند پیغام پس غام پی در پی می فرستند که برو پی زندگیت پسر ، عشق کشک است ، چه خوب که ان ها این واقعیت را قبول کردن که از اول هم عاشق نبوده اند ولی ببین من به چه حالی افتاده ام
تو را به لحظه هایی که پشت در اتاق منتظر ماندم قسم ، ساعت امدنت و رفتنت به درمانگاه را عوض نکن، لطفا با تاکسی هم نرو ، اگر هم با تاکسی رفتی لطفا از سمت پارک برو ، شیشه را هم بکش پایین ، رویت را هم بر نگردان ، کل روز را منتظر می مانم تا فقط ان چند دقیقه ای که تو می ایی و می روی از راه برسد ، من اسمش را گذاشته ام ساعت عاشقی ، لطفا ساعت عاشقی ام را خراب نکن
- ۲۲۶