بعضی شب ها صد سال است ، شب هایی از جنس دل تنگی ، شب هایی با صدای گریه ، شب هایی با خیال تو کنار جای خالیت ، شب هایی پر از صحبت های ناگفته و گوش های ناشنیده ، درونم غوغاییست از جنس جنون ، در سرم صداییست از جنس ارامش ، صدایی که می شنوم ولی هر چه دنبال صاحبش می گردم پیدایش نمی کنم ، پیش چشمانم چهره ی توست، ولی خودت کجایی؟ ، سخت است هم باشی و هم نباشی ،
سلام، خیلی خوب درباره مزاج ها میگید، میشه در مورد مزاج های ترکیبی دم بلغم هم بگید که چطورن